شراب روحانی

ساقیا بده جامی زان شراب روحانی تادمی بیاسایم زین حجاب جسمانی

شراب روحانی

ساقیا بده جامی زان شراب روحانی تادمی بیاسایم زین حجاب جسمانی

جرعه ای از شراب روحانی((امام صادق ،صاحب الامر را توصیف میکند))

مفضل بن عمر میگوید:از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که فرمود:

((هنگامی که خداوند به قائم (عجل الله فرجه الشریف) اذن ظهور دهد بر فراز منبر قرار گرفته،مردم را به سوی خدای تبارک و تعالی فرا میخواند و آنها را از خدا بیم میدهد. و به سوی حق خود دعوت میکند که در میان آنها به سیره رسول خدا  رفتار کند و همانند آن حضرت در میان آنها سلوک داشته باشد)).

آنگاه خداوند جبرئیل امین را میفرستد تا به نزد او آمده و از اصول دعوتش بپرسد.چون رئوس دعوت خود را بیان کند ، جبرئیل امین عرض میکند:من نخستین کسی هستم که با تو بیعت میکنم.

پس میگوید:دستت را بده تا با تو بیعت کنم.

آنگاه دست آن حضرت را به عنوان بیعت میفشرد.در آن هنگام 313 نفری که در آنجا گرد آمده اند بیعت میکنند و در مکه میمانند تا شمار یاران به ده هزار نفر برسد.آنگاه رهسپار میشوند)).اعلام الوری ،ص 431

جرعه ای از شراب روحانی((باقر العلوم ،صاحب الامر را توصیف میکند))


صاحب این امر  چهار نشانه از چهار پیامبر دارد: :نشانی از حضرت موسی، نشانی از حضرت عیسی، نشانی از حضرت یوسف و نشانی از حضرت محمد( صلی الله علیه و آله)

نشانه اش از حضرت موسی ، وحشت و نگرانی اوست.

نشانه اش از حضرت یوسف ، زندانی شدن اوست.

نشانه اش از حضرت عیسی ، اختلاف مردم در حق اوست که برخی میگویند مرده است و برخی میگویند زنده است.

نشانه اش از رسول اکرم صلی الله علیه و آله قیام به شمشیر اوست.

بار خدایا یوسف زندانی ما تا بکی در زندان غیبت خواهد بود و دیدگان نگران مشتاقان چشم به راه او خواهد بود؟!

ترا به حق حضرت زهرا در فرج عزیز زهرا تعجیل بفرما.

جرعه ای از شراب روحانی((گر گــــــــــــــــدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟))

در روایت آمده گه هر وقت میخواهید با خدا حرف بزنید،نماز بخوانید ، نماز مستحبی بخوانید.روایت دارد که اگر انسان وضویش باطل شود و وضو نگیرد جفا کرده است،اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز مستحبی نخواند جفا کرده است،اگر دو رکعت نماز مستحبی بخواند و دستش را بلند نکند و حاجت از خدا نخواهد جفا کرده است،و اگر(حاجت از خدا بخواهد و)خدا حاجت او را ندهد،خدا جفا کرده است،و خدا میگوید که"من خدای جفا کار نیستم و حاجتت را میدهم"

خدا گفته:"من حاجتت را میدهم"  ولی ما سستی میکنیم.

گر گــــــــــــــــدا کاهل بود    تقصیر صاحب خانه چیست؟

ما تنبل هستیم و حاجت از خدا نمیخواهیم ، باید دستمان را بلند کنیم و گدایی کنیم و دائم به خدا بگوییم که حاجت ما را بده.اگر صلاح باشد،خدا حاجت ما را میدهد.

گاهی هم صلاح ما نیست و خدا حاجت ما را نگه میدارد و در قیامت به ما میدهد.

فرازی از سخنان حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)

جرعه ای از شراب روحانی((سخنان نجات بخش))

 

حضرت علی (ع) فرمود: تورات و انجیل و زبور و فرقان را خواندم و از هر کتابی کلمه ای را انتخاب کردم.

از تورات ،هر کس سکوت کرد از بلاها و مهلکه ها نجات یابد.

از انجیل،هر کس قانع باشد سیر گردد.

از زبور،هر کس هواهای نفسانی را ترک کند ، از آفات در امان خواهد بود.

و از قران،هر کس بر خدا توکل کند خدا او را کفایت کند.((من یتوکل علی الله  فهو حسبه))

جرعه ای از شراب روحانی((آیا بعد از مرگ نامه عملت قطع میشود؟!!!! ))


خیلی ها وقتی میمیرند نامه عملشان بسته میشود در حدیث است :اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا من ثلاث یعنی اولاد آدم که میمیرند نامه عمل (نیکشان) قطع میشود مگر سه طایفه

1-    عالمی که مردم از عملش بهره ببرند : مثلا وقتی از کتابهای حاج شیخ عباس قمی و مرحوم مجلسی استفاده میکنید در نامه عمل این مولف کتاب مینویسند.

2 – اولاد صالح کسی که از دنیا میرود ولی فرزندش را آورده اینجا طلبه کرده که حالا این طلبه کتاب مینویسد و منبر میرود و تدریس میکند در نامه عمل این پدر و مادر مینویسند. حضرت مسیح از جایی رد میشد دید یه قبر را عذاب میکنند .یال بعد که آمد رد شود دید عذاب نمیکنند گفت : خدایا من پارسال از اینجا رد می شدم صاحبش را داشتند عذاب میکردند .خطاب رسید که این یک بچه داشت امروز در مکتب خانه استادش بهش گفت:بگو بسم الله الرحمن الرحیم تا گفت: بسم الله الرحمن الرحیم عذاب از صاحب این قبر برداشته شد.

3 – صدقه جاریه،کسانی که بیمارستان میسازند و مدرسه و مسجد میسازند به اینها گفته میشود صدقه جاریه.

فرازی از سخنان حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)

جرعه ای از شراب روحانی((بهترین زندگی))


روزی لقمان به پسرش گفت:ای فرزندم من در زندگی چهارصدهزار نکته آموختم و از آن هشتصد نکته را انتخاب کردم و از آن هشت نکته که به نظرم افضل و اهم بقیه بود انتخاب کردم و آن این است:

دو چیز را هرگز فراموش نکن:

خدا را و مرگ را

دو چیز را همیشه فراموش کن:

نیکی تو به دیگران را و بدی دیگران نسبت به خودت را

وچهار نکته را بیش از پیش مراقبت کن:

بر سفره ای  وارد شدی شکم نگهدار

بر مجلسی وارد شدی  زبان نگهدار

بر خانه ای  وارد شدی  چشم نگهدار

بر نماز وارد شدی  دل نگهدار

جرعه ای از شراب روحانی((زیباترین مرگ))

 

پسرم بدان تو برای آخرت آفریده شده ای، نه دنیا.

 برای رفتن از دنیا، نه پایدار ماندن در آن.

 برای مرگ، نه زندگی جاودانه در دنیا.

 که هر لحظه ممکن است از دنیا کوچ کنی وبه آخرت در آیی، و تو شکار مرگی هستی که فرار کننده آن نجاتی ندارد و هر که را بجوید به آن میرسد و سر انجام او را میگیرد.

پس از مرگ بترس، نکند زمانی سراغ تو را گیرد که در حال گناه یا در انتظار توبه کردن باشی و مرگ مهلت ندهد وبین تو و توبه فاصله اندازد.

 که در این حال خود راتباه کر ده ای.

 پسرم فراوان به یاد مرگ باش وبه یاد آنچه که بسوی آن میروی و پس از مرگ در آن قرار میگیری،

تا هنگام ملاقات مرگ از هر نظر آماده باشی نیروی خود را افزون کن و کمر همت را بسته نگهدار که ناگهان نیاید و تو را مغلوب سازد.

نهج البلاغه نامه 31  

پی نوشت:خوشا آنان که زیباترین مرگ را برگزیدن و تو آنها را مرده مپندار که زنده اند و نزد پروردگارشان روزی میخورند.

((ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون))

جرعه ای از شراب روحانی((ماهی ها حوضشان بی آب است))


آمد آن روز که پرواز کنیم تا بر دوست

بازهم بعد از گذر روزها و هفته ها و ماهها نوبت به ماه رحمت رسید، تا من و تو باز هم فرصت کنیم تا از خوان بینهایت فیض الهی جرعه ای برگیریم، هر کس به قدر فهم خویش...

خداوند هر نعمتی را در طعبی نهفته است و هر رنجی را پاداشی درخور داده..

اصلا رسیدن به خدا آسان نیست و دلی میخواهد مانند رستم تا هفت خوان عشق را با چشم دل گذراند و به او رسید...

رنج و طعب تشنگی و گشنگی را با آب رحمت و آمرزش خویش پاداش داده و روحت را که پادشاه وجود توست برای رسیدن به قله کوله ای  نهاده  که محتوای آن همه نخوردن است و نیاشامیدن ..

نه خوردن و آشامیدنی از نوع جمادی که این هم هست و این شرط ظاهری قبولی روزه است ،  اما تو را فرموده است که روحت را نیز در این چشمه جاری و دریای بیکران شستشو دهی و زنگار هفته و ماه را بشویی...

دل از دنیا بکنی ..

و دلت را به ماوراء گره زنی ریسمان بندگیت را محکم کنی تا خنجر دنیا نتواند آن را بگسلد...

پشته فراهم همی کنی تا شب دیجور را به صبح توانی رساند... 

خودت را بسازی تا سازنده باشی ...

درونت را همچنان که از طعام تهی میکنی از تمام معاصی بشویی

تیری شوی که تنها هدفش خدا باشد...

....

خدا را درین نیمه شبها اگر یافتی

همت کن و بگو ماهی ها حوضشان بی آب است.

جرعه ای از شراب روحانی((نمازت را قضا کن!!!))

درویشی مهمان پادشاهی بود چون بطعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند، بیش ازآن کرد که عادت او تا ظن صلاحیت در حق او زیادت کنند.

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی          کین ره که تو میروی به ترکستان است 

چون به مقام خویش آمد سفره خواست تا تناولی کند.

 پسری صاحب فراست داشت گفت: ای پدر باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی، گفت: در نظر ایشان چیزی نخوردم که بکار آید. گفت: نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی تا بکار آید

ای هنر ها گرفته بر کف دست       عیبها بر گرفتته زیر بغل

تا چه خواهی خریدن ای مغرور     روز در ماندگی بسیم دغل    

جرعه ای از شراب روحانی((ماجرای عشق جوان کارگر به همسر سلطان))

 

 

گوهرشاد آغا همسر شاهرخ میرزا حاکم ایران بود که مرکز حکومتش طوس( مشهد) بود. گوهرشاد زنی مومنه و عفیف بود.او تصمیم گرفت که در کنار حرم امام رضا علیه السلام مسجدی بنا کند.تا آیندگان نام او را از یاد نبرند.ساختمان مسجد در حال ساختن بود و کارگران مشغول کار بودند.روزی از روزها گوهرشاد تصمیم گرفت که از پیشرفت کار ساختمان بازدید کند . در حین بازدید از مسجد یکی از کارگران مسجد که جوانی برنا بود .تا چشمش به گوهرشاد که در زیبایی سرآمد زنان بود افتاد عاشق او شد واین عشق حرام آنچنان در دل جوان آتش افکند که توانای کار کردن نداشت و بیمار گشت و در گوشه خانه افتاد . مادر جوان هر چه طبیب اورد به نتیجه ای نرسید وهمه متفق القول بودند که این مرض روحی است. مادر جوان به او التماس کرد که بگوید برای او چه اتفاق افتاده است .تا اینکه جوان زبان باز کرد و ماجرای عشقش به گوهرشاد را به مادر گفت و از مادر قول گرفت تا برایش چاره کند. مادر روزی در محل گذر گوهرشاد نشست و هنگامی که گوهرشاد را دید خود را به پای او افکند و ماجرا را گفت و گوهرشاد را به عیادت بیمار آورد.گوهرشاد تا حال جوان را دید چاره ای اندیشید و به جوان گفت من به عقد تو در میآیم اما من باید کاری کنم و تو نیز باید قول دهی که کاری انجام دهی.کار تو اینست که چهل شب در محراب مسجد تا صبح به عبادت و راز و نیاز با خدا مشغول شوی و بعد از چهل روز من کارم که طلاق از شاهرخ میرزا است را انجام میدهم و به عقد تو در میآیم . روزها گذشت و گذشت .....

تا روز چهلم از راه رسید.

گوهرشاد بنا به قولش به دیدار جوان رفت و به او گفت که من آماده ام که به عقد تو در بیایم.

جوان تا گوهرشاد را دید از او پرسید تو که هستی و چه میگویی  من تو را نمیشناسم. گوهرشاد ماجرا را برای جوان تعریفکرد.

جوان گفت: من معشوقی یافته ام که تو در برابر او ذره ای ، من چگونه از  معشوقم جدا شوم و دل به عشق تو دهم.من عاشق خدا شده ام . و دوباره مشغول عبادت شد.

 

 

جرعه ای از شراب روحانی ((منتظران ظهور از مردم هر زمان دیگر برترن


امام سجاد علیه السلام فرمود:((مردمانی که در عصر غیبت امام زمان عج به سر میبرند و به امامت او معتقدند و منتظر ظهورش میباشند; از مردم هر زمان دیگر برترند چرا که خداوند به آنان چنان عقل و فهم و معرفتی داده که غیبت در نزد ایشان به منزله مشاهده است و آنان را در آن زمان به منزله کسانی قرار داده که در رکاب رسول خدا با شمشیر جهاد کرده اند.))

جرعه ای از شراب روحانی((اسلام را چند میفروشید؟!!!!))

یکی از ایرانیانی که مقیم لندن بود تعریف میکرد که یکروز سوار تاکسی میشود و کرایه را میپردازد.راننده بقیه پول را که بر می گرداند ، بیست پنس اضافه تر میدهد ! میگفت چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست پنس اضافه را برگردانم یا نه ؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست پنس را پس دادم  و گفتم آقا اینو زیادی دادی... گذشت تا به مقصد رسیدیم.

موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت:آقا از شما ممنونم.پرسیدم بابت چی؟گفت:میخواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم، اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید، خواستم شما را امتحان کنم. با خودم شرط کردم اگر بیست پنس را پس دادید، بیایم. فردا خدمت میرسیم! تعریف میکرد که تمام وجودم دگرگون شد.حالتی شبیه غش به من دست داد.من مشغول خودم بودم، در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست پنس میفروختم!!

جرعه ای از شراب روحانی((چشمهای نامحرم لایق دیدارنیستند))


بازهم آدینه ای دیگر از راه سید و چشمان منتظر ما به امید دیدار یار به هر سو میدود.

اما...

آیا با خود اندیشیده ای چرا با وجود این همه منتظر !!!! چرا مهدی (عج) رخ نمینماید؟

آیا با خود اندیشیده ای چرا با وجود این همه دعا برای فرج!!! مهدی (عج) ظهور نمیکند؟

نمیدانی؟؟؟

آخر باید باور کرد که چشمهای نامحرم لایق دیدار نیستند . تو ابتدا باید محرم شوی آنگاه طالب دیدار شوی.

زیرا که :

ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت                         با من راه نشین باده مستانه زدند

اگه میخواهی با محبوب دلها باده نوشی کنی باید ابتدا محرم شوی.

چگونه؟

ساده است فقط باید رهرو واقعی بود، نه با زبان بلکه با عمل و دل.

شخصی به اما م معصوم گفت:چرا قیام نمیکنید؟امام فرمود:اگه به اندازه تعداد این گوسفندان رهرو و شیعه واقعی داشتم قیام میکردم. و تعداد آن گوسفندان 10-12 راس بود.

العاقل فی الاشاره

جرعه ای از شراب روحانی((مطیع امر ولی))

 

آنهایی که شیعه راستینند معتقدند که بر مبنای نص صریح قران((یاایها الذین آمنوا اطیعو ا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم ...)) سوره نساء آیه 59 اطاعت از خدا و رسول و کسانی که بر انسان ولایت دارند واجب است و منظور از(( اولی الامر منکم)) امامان معصوم و در عصر غیبت ولی فقیه است،حالا به دو مورد از اعتقاد به ولایت که هر دو یک معنا و مفهوم دارد اما در دو زمان متفاوت انجام شده است دقت کنید:                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                               

1-    یکی از شیعیان به نزد امام صادق میرسد و عرضه میدارد:(( یابن رسول الله آنقدر به شما اعتقاد دارم که اگر یک سیب را دو نیمه کنید و بگوید یک نیمه آن حرام و نیمه دیگر حرام است، آن نیمه که بگویید حلال است را میخورم و نیمه دیگر را که حرام است نمیخورم و دور میاندازم.))

2-    یکی از محافظان سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله اظهار میدارد که من آنقدر به سید حسن اعتقاد دارم که اگر به من بگوید خودت را بکش لحظه ای تامل نمیکنم، اما اگر امام خامنه ای به من بگوید که همین  سید حسن را باید بکشی در اجرای فرمان آقا لحظه ای تردید نمیکنم.

نکته:اعتقاد به ولایت در طول اعتقاد به الله است.

بیندیشیم........

 ما چقدر به ولایت اعتقاد داریم ،تا کجا حاظریم پشت سر ولایت بایستیم،آیا امر ولایت را به منافع شخصی خودمان ترجیح میدهیم یا.......

جرعه ای از شراب روحانی((امام خوبیها خاتم پیامبران را توصیف میکند



 

میلاد خاتم پیامبران حضرت محمد مصطفی (ص) و رییس مکتب تشیع امام جعفر صادق (ع) مبارکباد.

تا اینکه کرامت اعزام نبوت از طرف خدای سبحان به حضرت محمد (ص) رسید.نهاد اصلی وجود او را از بهترین معادن استخراج کرد،ونهال وجود او را در اصیل ترین و عزیز ترین سرزمینها کاشت و آبیاری کرد. او را از همان درختی که دیگر پیامبران و امینان خود را از آن آفرید بوجود آورد، که عترت او بهترین عترتها و خاندانش بهترین خاندانها و درخت وجودش از بهترین درختان است،در حرم امن خدا رویید و در آغوش خانواده کریمی بزرگ شد،شاخه های بلند آن سر به آسمان کشیده که دست کسی به میوه آن نمیرسید.پس، پیامبر پیشوای پرهیزکاران و وسیله بینایی هدایت خواهان است.چراغی با نور درخشان و ستاره ای فروزان و شعله ای با برقهای خیره کننده و تابان است.راه و رسم او با اعتدال و روش زندگی او صحیح و پایدار و سخنانش روشنگر حق و باطل و حکم او عادلانه است.خدا او را زمانی مبعوث فرمود، که با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانی داشت.و مردم از نیکوکاری فاصله گرفته و امتها به جهل و نادانی گرفتار شده بودند.(نهج البلاغه/خطبه 94)


جرعه ای از شراب روحانی((زیارت اربعین علامت شیعه))

 

امام حسن عسکری(علیه السلام) میفرمایند:علامات مومن(شیعه) پنج چیز است:1- پنجاه و یک رکعت نماز گذاشتن (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله)در هر شبانه روز 2-انگشتر در دست راست کردن 3-پیشانی را برای سجده بر خاک گذاشتن4-در نماز بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن و 5- زیارت اربعین

رمز اینکه زیارت اربعین از نشانه های شیعه است چیست؟

اولین زائر قبر مطهر امام حسین (علیه السلام)و شهدای کربلا جابر بن عبد الله انصاری (از یاران پیامبر ) بود که بهمراه عطیه بن عوفی که از تابعین بود و از یاران حضرت علی،در چهلمین روز از شهادت به زیارت قبر مطهر امام رفت و در حالی که نابینا بود در شرعه فرات وضو گرفت و صدا زد اسلام علیک یا ابا عبدالله جوابی نیامد و باز هم صدا زد و جوابی نیامد در این هنگام عطیه گفت یا جابر مگر نمیدانی امام سر در بدن ندارد چگونه جواب سلام تو را بدهد و هر دو بر حسین شهید گریستند.

رمزاینکه زیارت اربعین از نشانه های شیعه است را باید در متن زیارت جستجو کرد.

به طور خلاصه آن هنگام که به القای فکری یزید همه میپنداشتند امام خارجی است و از دین خروج کرده و با ولی زمان خویش به جنگ بر خواسته ما در زیارت میخوانیم که سلام بر حسین شهیدو شهادت میدهیم که شهادت را خداوند به او کرامت کرده و بر قاتلین او لعن میکنیم و ....

به طور کلی پایه فکری شیعه را در این زیارت باید جستجو کرد.

امید آنکه خداوند توفیق دهد و یکبار متن کامل زیارت را با ترجمه بخوانیم.

جرعه ای از شراب روحانی((اسم رمز الهی))


آنگاه که آدم و حوا، پدر و مادر من و توبه اغوای ابلیس از میوه ممنوعه خوردند و از گمراهان شدند، آنگاه خداوند آندو را از بهشت خویش بیرون کرد. اجداد ما سالیان دراز به درگاه خداوند استغفار کردند و از این ترک اولی توبه نمودند. پس آنگاه خداوند کلماتی به آنها آموخت که به مدد آن کلمات توبه آنها پذیرفته شد و خداوند به سمت آنها برگشت .((فتلقی آدم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم))آیه 37 /بقره

آن کلمات چیست؟

بسیاری از علما گفته اند که آن کلمات(اسم رمز الهی) اسامی ائمه اطهار علیهم السلام بوده است...

((الهی یا حامد بحق محمد(ص) یا عالی بحق علی(ع) یا فاطر بحق فاطمه(ع) یا محسن بحق الحسن(ع) یا قدیم الاحسان بحق الحسین(ع) .........))

درگوشی:

دوست من اگه  گناهی کردی که فکر میکنی خدا رو چگونه صدا بزنی، اگه میخوای خدا بسوی تو برگرده خدا رو با اسم رمزش بخون، مطمئن باش خدا به حرمت این ستارگان درخشان کشتی روح تو رو به دریای آرامش خواهد رساند.........

جرعه ای از شراب روحانی((لحظات به سرعت میگذرند ))

 

اما م صادق (علیه السلام) میفرماید:

هر کس عمل بدی انجام دهد هفت ساعت از روز به او مهلت داده میشود پس اگر بگوید :((استغفر الله الذی لا اله الا هو،الحی القیوم و اتوب الیه)) گناهش نوشته نمیشود.

 

اگه کار بدی کردی عجله کن تنها 25200 ثانیه فرصت داری تا نامه اعمالت سیاه نشه لحظات به سرعت میگذرند 1-2-3-.....


جرعه ای از شراب روحانی(دوست داری اهل بیت بهت نظر کنند؟))


امام رضا (علیه السلام)فرمود:خداوند رحمت کند بنده ای را که از ما ترویج و تبلیغ کند.

اباصلت پرسید:چگونه از شما خاندان تبلیغ نماید؟

حضرت فرمود: معارف ما را یاد بگیرد  و به مردم بیاموزد،اگر مردم سخنان دلپزیر ما را بدانند از ما پیروی میکنند.

وقتی این حدیثو خوندم به ذهنم رسید این حدیث میتونه در مورد وبلاگهای مذهبی هم صدق کنه آخه بالاخره اینم یه نوع نشر معارف اهل بیته.حالا با این پیش فرض ان شاءالله رحمت خداوند شامل حال ما هم بشه.

تو هم دعا کن............

((و تو که تا حالا کاری نکردی، اگه دوست داری رحمت خداوند شامل حالت بشه و اهل بیت بهت نظر داشته باشند یه قدمی بردار حتی کوچک.....))

شاه بیت تمام غزلهای زندگیم انتظارست انتظار

درون ویرانه ترین شعر وجودم به دنبال آسمانم

در زیر آوار سهمگین ترانه ها مانده ام

زیباترین شعرم را از یاد برده ام

منتظر نورم

روزنی  می یایم

خود را به سختی از زیر آوارها رها میکنم

شبست

ماه پشت ابرهای انبوه است

آسمان گریه در گلو دارد

بازهم جمعه آمد

دشت قلبم را آماده حضور کرده ام

یارب دل ما را نورانی کن........

شاه بیت تمام غزلهای زندگیم انتظارست انتظار....