هـــر بار کـه دلــم هـــوای خـــــــدا کـــرد …
نــــه !
هــر بار کـه خـــــــدا یــاد ِ دلــم کــــرد …
تـنـم لــرزید …
نــه از خــــــدا …
از خــــودم !
که از شــیطــان هـــم شـیطـان تــَر شــدم …
نـگـاهم را مــی دزدم …
مبادا چشــمم در چشـــم خدا گــــیر کند
ســـَــر ســُـفره چیزی نبود . . .
یــخ در پــارچ
و
پدر هــر دو آب شــدند !
چــه دنــیای بی رحمــیست . . .
نیاز به کسی دارم که راه را نشانم دهد؛
تنبیه ام کند؛
تشویقم کند؛
نه به حق قدرتی که دارد؛
بلکه به اقتدارش؛
من پدرم را می خواهم ...
روز مرد
روز مردان انجلس که توافق کردند
همراه خود زن نبرند تا بتوانند ۳۰۰ سال در ارامش بخوابند
بر شما مردان مبارک!