بـــعـــد از ســـالهـــا آوارگــــی،دیـــروز خــدا را دیدم... گــفـــتــــم بــبــین چــه بـــر ســــرم آورده ای؟! نـــفــــســی کـــشـــید و گــفـــت:ســــیگــــــارداری؟!
آقاجون دیگر نمی گویم بیا
چرا باید بگویم بیا !!؟؟
مگر نیامدی، مگر نبودی ؟؟؟
از این به بعد می گویم
آقا جون برگرد
غلط کردیم
برگرد..
یک مرد واقعی
انتخاب می کند که
نجابت، عشق، احترام، ستایش
و وفاداریش را
نثار یک زن کند
نه بیشتر
به آن میگویند مرد
که برای زن خود غیرت دارد
به راه پر خطر می رود
تا
ناموسش ایمن راه رود
*دکتر شریعتی*
مرد ها در چار چوب عشق٬ به وسعت غیر قابل انکاری نامردند!
برای اثبات کمال نامردی آنان٬تنها همین بس
که در مقابل قلب ساده و فریب خورده ی یک زن،
احساس می کنند مَردند.
تاوقتی که قلب زن عاشق نشده ٬
پست تر از یک ولگرد٬
عاجز تر از یک فقیر
و گدا تر از همه ی گدایان سامره
. پوزه بر خاک و دست تمنا به پیشش گدایی میکنند!
اما وقتی که خیالشان از بابت قلب زن راحت شد٬
به یک باره
یادشان می افتد که خدا مَردشان آفریده
و آنگاه
کمال مردانگی را در نهایت نامردی
جست و جو میکنند!
همین!!