حجاب ازادی من است

حجاب برای مرد محدودیت است نه برای زن

حجاب ازادی من است

حجاب برای مرد محدودیت است نه برای زن

اشک های تلخی که بر گورها می چکند


حرف های شیرینی هستند


که روزگاری باید بر زبان می آمدند



زیر بارون اگر دختری رو سوار کردید
جای شماره به او امنیت بدهید

او را به مقصد مورد نظرش برسانید

بگذارید وقتی زن ایرانی مرد ایرانی را در کوچه ای خلوت میبیند
احساس امنیت کند ؛ نه احساس ترس

بیایید فارغ از جنسیت...
کمی هم مــَــرد باشیم !

چقدر دوست داشتنی هستند

 آدمهایی که شبیه حرفهایشان هستند...


خدای حرفهای تو مرا در آغوش می کشد

خدای رفتارهایت فراری ام می دهد…



هیچ وقت کسی رو که در حاشــیه زندگیش هستی

در اولــویت زندگی قرار نده . . .



کمی تنهایی این روزها ،

 روزهایی که ،

 یک کاغذ هم میتواند همدم باشد ، 

دوای همه ی درد های عالم است انگار !


 هر چقدر ...

 عینکم را تمیزتر میکنم ...

دنیا ...

کثیف تر میشود ...

از مرگ نمی ترسم

من فقط نگرانم

که در شلوغی آن دنیا

مادرم را پیدا نکنم ...

خسته اونی نیست که خوابیده

خسته اونیه که نمی تونه بخوابه


 جبران آنچه به سبب خاموش ماندنت به دست نیاورده ای

  آسان تر است از به دست آوردن آنچه به گفتن از دست داده ای

آدم بد را هرطور که هست تحمل می کنم

کاسه صبرم از آدم هایی لبریز است که با ادعای خوب بودن بدی می کنند


میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز


شاید خودم کامل نباشم ولی کاملا خودمم

کرکس ها شاعر می شوند وقتی پلنگ ،

 روی پوست آهو به بچه هایش نقاشی یاد می دهد !

دور گردنش شال پیچیدند،

و سرش کلاه گذاشتند و رفتند …

کسی نفهمید همین محبت ها آدم برفی را آب کرد


جایی که همه مومن و مسلمان می‌شوند!

اگر زن عفت داشته باشد به دنیا می ارزد وگرنه به خاک هم نمی ارزد.

ساکت نشسته‌ای وطن من سخن بگو
چیزی نمانده حرف برایت در آورند